شهید ابوالقاسم غلامزاده

شهید ابوالقاسم غلامزاده نقیبی نام پدر : علی نام مادر: صفیه بیضایی تاریخ تولد : 1342/07/05 تاریخ شهادت : 1362/12/05 محل شهادت : دهلران گلزار: شهدای معتمدی والفجر شش

ادامه مطلب

وصیتنامه شهید ابوالقاسم غلامزاده نقیبی
اینجانب قاسم غلامزاده فرزند علی متولد 1342 در محله بابل بحرارم غربی کوچه شهید شکری بنا به رسالت و مسئولیت شیعی و مکتبی به ندای رهبر انقلاب کبیر اسلامی ایران لبیک گفته و از خداوند قادر متعال مسئلت دارم که در این جهاد و مبارزه اسلام بر علیه کفر ما را یاری نماید و اداره راسخ و مصمم را در حقیر به معنای مطلق مصداقش در من روزافزون نماید.
ای مردم شهید پرور بابل؛ ما می رویم تا مرقد شریف امامان بر حق خودمان از چنگال بعثیهای کافر آزاد ساخته و مردم زجردیده و محروم ملت عراق را از بند این جباران از خدا بی خبر به استقلال برسانیم و پاسپورت و زیارت مرقد حرمین شریف را برای پدران و مادران و خانواده ایمان بیمه نمائیم. ما می رویم تا چهره عبوس و زشت جلادان زمان را با خاک یکسان و سیمای واقعی تاریخ اسلام را در زیر پرده استعمارگران روشن نمائیم می رویم تا با خون خود اهداف مقدس لاله های سرخ شهدا صدر اسلام تا جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران عزیز به خروش درآوریم.
من نگویم من را از قفس آزاد کنید                         
من را برید به باغی و دلم را شاد کنید
از خدای محمد رسول(ص) می خواهم که ما را مانند همیشه مورد لطف امدادهای غیبی خویش قرار دهند، ای خدای قادر و توانا ترا به صفات الرحمن الرحیم قسم می دهم دلهای همه ما را به نور پاک خودت منور گردان و گرد و غبار را از مهره و قلب ما پاک بگردان. ای خدای من؛ تو خود می دانی که بندگان تو و امت رسول تو خالصانه و مخلصانه مشغول مبارزه بر علیه استعمارگران و صهیونیستهای شرق و غرب و بعثی های کافر چه ایثارگری و جانفشانی می کنند. ترا به ذات مقدست که هیچکس را در آن راه نیست قسم می دهم همه آنها را پیروز و موید گردان و روح ما را با ارواح سیدالشهداء مان محشور بگردان .
درود و سلام بر برادرانم و بخصوص مادر عزیزم که زحمتها و مشقتهای فراوانی را درباره رشد و تربیت و تعلیم و ... کشیده اند. خداوند را گواه می گیریم که هیچ چیز مادی نمی تواند زحمات بی شایبه و چندین ساله شما را جبران نماید. ضمناً جنازه مرا در جوار شهدای بابل واقع در آرامگاه معتمدی دفن نمائید، دور از هر گونه تشریفات.
سخن با برادرم اکبر: برادر جان رجاء واثق دارم که تو برای من به منزله حضرت عباس ابوالفضل می باشی با توجه به بینش و شناخت من از تولد، از جنابعالی می خواهم که راه من را ادامه دهی تا اسلام را و مکتب احیاء و زنده گردد و پروردگار تو در این رسالت خطیر و مهم یاری دهد انشاءالله.

خاطره کوتاه ازشهید ابوالقاسم غلامزاده
برادر شهید: شهید بچه ای آرام و دوست داشتنی بود وقتی تشکیل بسیج شد در بسیج شرکت می کرد. نمازش را سعی می کرد به صورت جماعت بخواند. شب ها به همراه بسیجی ها شهر را دور می زدند و کشیک می دادند و صبح به خانه می آمدند و بعد به سرکار می رفت . شهید در مراسمات مذهبی و دعای کمیل و توسل شرکت می کرد.

 

ویدئوها

صداها

کاربران آنلاین56
بازدیدکنندگان امروز 847
بازدیدکنندگان دیروز 1225
کل بازدید ها 891975